مشاور سلام |
|||
پنج شنبه 11 آبان 1391برچسب:مشاوره, اصول مشاوره, مشاور, مراجع, راهکارهاى مشاوره,, :: 11:58 AM :: نويسنده : المهدی
اصول و راهکارهاى مشاوره در اسلام به دلیل اهمیت فراوان رازدارى در مشاوره، این نکته همواره یک اصل مهم قلمداد مىشود. مشاور آگاه باید بداند آنچه که مراجع به او مىگوید به عنوان امانت تلقّى مىشود و باید از افشاى آن خوددارى کند.
چکیده مشاوره رابطهاى حرفهاى بین مشاور و مراجع است که پدیدهاى نو، و از دستاوردهاى دانش روانشناسى نوین به شمار مىرود. اما مشاوره در مفهوم گسترده عبارت است از: هدایت و کمک به انسانها و راهنمایى خواستن از افراد صاحبنظر، که در اسلام بدان سفارش و تأکید فراوان شده است. اصول مشاوره در حقیقت، راهنماى عمل مشاور است که فعالیت مشاوره را جهت مىدهد. از اینرو، براى جهتدار شدن فعالیت مشاوران، شناسایى این اصول ضرورت دارد.این جستار، به بیان برخى از مهمترین و عمدهترین اصول و راهکارهاى مشاوره از نگاه اسلام، به روش توصیفى ـ تحلیلى پرداخته است. طى بررسىهاى انجامشده، 25 اصل مهم استخراج شده و در اختیار مشاوران و عموم علاقهمندان به امر مشاوره قرار گرفته است. کلیدواژهها: مشاوره، اصول مشاوره، مشاور، مراجع، راهکارهاى مشاوره. مقدّمه امروزه نیاز به مشاوره با توجه به مسائل بىشمارى که در حوزههاى مختلف (خانواده، ازدواج، شغل، تحصیل و...) وجود دارد، ضرورتى تردیدناپذیر است. چون هر انسانى درمىیابد در لحظههایى از زندگى به تنهایى از عهده حل مسائل خود برنمىآید، از اینرو، نیاز به مشاوره یا متخصص در این فن را در خود احساس مىکند. البته مشاوره همیشه براى بررسى و حل مشکل نیست؛ برخلاف آنچه که در اذهان جا گرفته و فکر مىکنند کسى که ناهنجارى یا مشکلى دارد به مشاور مراجعه مىکند. گاه برخى افراد نیاز دارند، به شناسایى استعدادهاى خود (مثلاً در زمینه پیشرفت تحصیلى) بپردازند تا بتوانند با فراهم آوردن زمینههاى مناسب، استعداد درونى خود را شکوفا کنند. بنابراین، مشاوره رابطهاى یاورانه براى رشد و شکوفایى افراد است. از اینرو، اسلام نیز تأکید دارد انسانها براى پیشرفت و رشد بیشتر با دیگران مشورت کنند. خداوند در آیه 159 سوره «آلعمران» برنامه عمل رسول اکرم صلىاللهعلیهوآلهرا، که رمز کامیابى و پیشرفت و موفقیت آن حضرت بود، با عبارتى کوتاه بیان فرموده است: «وَشَاوِرْهُمْ فِی الأَمْرِ فَإِذَا عَزَمْتَ فَتَوَکَّلْ عَلَى اللّهِ.»در امور اجتماعى با مسلمانان مشورت نما؛ موقعى که خط مشى، معین شد و در اجراى آن تصمیم قاطع گرفتى، به خداوند اتکا کن. در این عبارت کوتاه، وظیفه پیامبر در مقابل مردم و نسبت به خودش و در پیشگاه خداوند، تعیین شده است. خداوند، مشورت کردن با دیگران را، حتى براى پیامبرش، رمز موفقیت و پیشرفت مىداند. بنابراین، وظیفه ما نیز عمل به رهنمود قرآن است؛ یعنى براى رشد یافتن، باید در کارها با کسانى که صلاحیت مشورت را دارند، مشورت کنیم.مشاوره، کمک به مراجعان است براى کسب مهارتهاى فردى ـ اجتماعى و تغییر و یا اصلاح این مهارتها، توسعه و پیشرفت سازگارى و افزایش قابلیت انطباق آنان با تمنّیات و خواستههاى متنوع و متغیر زندگى، افزایش مهارتها به منظور مقابله با مشکلات محیطى و سرانجام، توسعه انواع قابلیتهاى آنان در حل مسائل، مشکلات و تصمیمگیرىها.1 «اصل» به معناى بن و ریشه، قانون بنیادین و زیربنایى و قاعده یا قانون رفتار است. اصول مشاوره ماهیت عمل مشاوره را روشن مىسازد و فعالیت مشاوره را جهت مىدهد.2 از اینرو، براى انجام مشاوره، شناسایى اصول آن براى مشاوران ضرورت دارد، تا فعالیتهایشان جهتدار و مطلوب باشد.مباحث این نوشتار دربرگیرنده بررسىهاى مفهومشناسانه درباره اصول کلى مشاوره، اصول اخلاقى، اصول ارتباطات، مصاحبه، تشخیص و توصیهاى مشاورهاى است که به ترتیب منطقى و با رعایت اختصار آرایش یافته است. به دنبال بحثهاى مفهومشناختى و بیان اصول کلى مشاوره، از اصول ارتباطات به عنوان تکیهگاه اساسى و کلید مشاوره، از مصاحبه به عنوان کارکرد اصلى ارتباطات، از تشخیص به عنوان کارکرد اصلى مصاحبه و از توصیهها به عنوان کارکرد اصلى تشخیص، سخن به میان آمده است. از آنرو که یادگیرى اصل و قاعده و قانون هر علمى، اهمیت زیادى در پیشبرد اهداف آن علم دارد و اگر کسى بدون اطلاع از اصول یک علم به آن بپردازد نتیجه مطلوبى نمىیابد، براى آسان شدن کار بر محققان، این تحقیق به این امر اهتمام ورزیده است. آنچه که این نوشتار را از سایر مقالهها ممتاز مىکند، این است که تقریبا تمامى اصول مشاوره را که یک مشاوره موفق بدان نیازمند است، جمعآورى نموده است.ساختار مقاله در راستاى پاسخ به سؤالات اصلى و فرعى مقاله تنظیم شده است؛ سؤالاتى نظیر: اصول مشاوره چیست؟ «اصل» به چه معناست؟ و راهکارهاى دستیابى به این اصول کدام است؟ در زمینه مشاوره آثار فراوانى نگاشته شده است، که در برخى از این نوشتهها به اصول مشاوره به صورت پراکنده و مجمل و غیرمنسجم پرداخته شده است. براى نمونه کتاب مشاوره کاربردى، نوشته رضا شاکرى به طور خلاصه به برخى از اصول کلى مشاوره در ضمن بحثهایش (در کلیات) اشاره نموده است. کتاب مبانى و اصول مشاوره و راهنمایى، تألیف احمد احمدى که بخش کوتاهى از مباحث کتاب را به بررسى برخى از اصول موردنیاز مشاوره پرداخته است. همچنین کتاب آشنایى با اصول و فنون مشاوره اثر سیداحمد رهنمایى در مورد اصول و فنون مشاوره است که بخش اصول را تحت عنوان اصول ارتباطات مشاورهاى، اصول مصاحبه مشاوره و اصول تهیه و تشخیص مشاورهاى آورده است. مقالهاى با عنوان «درباره اصول و راهکارهاى مشاوره» از یداللّه کوثرى به برخى از اصول مشاوره اشاره کرده است.اما از آنرو که مباحث این کتابها و مقالات به صورت پراکنده و مجمل بوده است، نگارنده درصدد است تمامى اصول و راهکارهایى که براى یک مشاوره موفق موردنیاز مشاوران است را در این مقاله بگنجاند و تلاش نموده عمده اصول موردنیاز براى یک مشاوره موفق را در این نوشتار گردآورى نماید. اصول کلى مشاوره مشاوره همانند سایر علوم و مهارتها اصولى دارد. اگرچه برخى اصول ممکن است با اصول مطرحشده در علوم دیگر مشترکاتى داشته باشد، ولى این اصول در جایگاه مشاوره معنا و تفسیر خاص خودش را خواهد داشت. دیدگاه مثبت و احترامآمیز به مراجع انسان داراى حرمت و احترام است. یکى از مهمترین اصول اخلاقى در اسلام، ارزش قایل شدن براى کرامت انسانى و احترام گذاشتن به آنهاست. بنابراین، بر مشاوران نیز لازم است به شخصیت انسانى مراجعان احترام بگذارند. خداوند در قرآن مىفرماید: «ما فرزندان آدم را کرامت و ارزش بخشیدیم.»3 در این آیه، خداوند از همه خواسته است کرامت انسانها را از بین نبرند. از اینرو، یک مشاور باصلاحیت، همواره باید در فرایند مشاوره، مراجع خود را مورد احترام قرار دهد. وجود مشکلات و مسائل و بیان آن از طرف مراجع، نباید باعث موضعگیرى و احیانا تغییر شخصیت مراجع گردد. به طور کلى، مشاورى که دچار بدبینى نسبت به مراجع خود شود، باید او را به متخصص دیگرى ارجاع دهد.4 در فرایند مشاوره باید احترام مراجع حفظ شود؛ چون اگر مراجع احساس کند که مشاور توجهى به او و شخصیتش ندارد و برایش ارزشى قایل نیست، مسائل خود را براى مشاور به صورت شفاف بیان نمىنماید و این باعث مىشود، جریان مشاوره به کندى پیش برود.هر انسانى داراى شخصیت و ارزش و احترام است و مشاورى که مىخواهد در امر مشاوره موفق باشد، باید با مراجع خود رفتارى کریمانه داشته باشد. این روش انبیا و پیشوایان دینى ما بوده و به دیگران هم توصیه مىکردند با مردم چنین رفتارى داشته باشند. از جمله، مولاى متقیان على علیهالسلام در نامه به مالکاشتر، فرماندار خود، دستور مىدهد با مراجعان خود رفتارى کریمانه و محترمانه داشته باشد: «بدان آنها نظیر و برادر تو به شمار مىآیند؛ یا برادر تو در دین هستند یا همانند تو در انسانیتاند.»5 این منطق اسلام است، که کرامت انسان را مورد توجه قرار مىدهد، بنابراین، مشاور هم باید به احترام به مراجع را به عنوان یک اصل مهم مورد توجه قرار دهد. مراجع، یک انسان است و به حکم انسان بودن محترم است: «قُولُواْ لِلنَّاسِ حُسْنا.» خداوند نفرمود با اهل ایمان و تقوا رفتار احترامآمیز داشته باشید، بلکه فرمود: با مردم رفتار نیک داشته باشید. از اینرو، مشاور هم باید مراجع را به عنوان یک انسان بپذیرد و به او احترام بگذارد. امام سجاد علیهالسلام نیز یکى از حقوق مهم مشورتکننده را احترام به شخصیت او و مهربانى و نرمى در گفتار و رفتار بیان نموده است.6 هنر همدلى کردن همدلى مهارتى است که به مشاوران کمک مىکند تا درک خود را از دنیاى مراجع به او انتقال دهند؛ تأیید، پذیرش و درک این نکته که پژواک خویشتن انسان است، و نوعى غذاى روانشناختى است که بدون آن، زندگى قابل تحمل نخواهد بود.7همدلى درک دنیاى درونى مراجعان است. مشاورِ آگاه در ابتداى ورود مراجع، باید با همدلى نظر مراجع را جلب نماید و بیان کند که مسئله او خیلى حاد نیست و فقط او دچار چنین مشکلاتى نیست تا مراجع کمى آرام شود و بتواند راحت مسائل خود را بیان کند. مشاور با همدلى، به مراجع خود کمک مىکند با آرامش مشکلات خود را کشف نماید، تا با کمک مشاور براى آن راهحل مناسب بیابند. این یکى از ویژگىهاى مؤمنان است که همیشه نسبت به هم حالت همدلى دارند. پیشوایان دینى ما به همدلى نسبت به یکدیگر توصیه کردهاند. در فرمایشى از پیامبر اکرم صلىاللهعلیهوآله آمده است: «مؤمنان را در همدلى، دوستى و مهرورزىشان همچون یک پیکر مىبینى. چون عضوى به درد آید، سایر اعضا در شببیدارى و تب با او همدردى مىکنند.»8 انعطافپذیرى انعطافپذیرى عبارت است از انجام دادن هر کارى که از نظر اخلاقى نتیجهبخش است. انعطافپذیرى دعوت به انجام کارهاى احمقانه نیست، بلکه دعوتى است براى سازگار کردن فرایند با شرایط خاص مراجعهکننده.9یک مشاور باتجربه نباید حالت خشک و انعطافناپذیر داشته باشد؛ چون مراجع از او فاصله مىگیرد و به راحتى نمىتواند با او ارتباط برقرار کرده و مشکلش را بیان نماید. از شیوههاى اخلاقى امام على علیهالسلامدر برخورد با دیگران، انعطافپذیرى و خوشاخلاقى زیاد ایشان بود؛ تا جایى که متهم به شوخطبعى مىشدند.10 اصل نفوذ میانفردى و اعتمادسازى تحقق مشاوره موفق، منوط به اعتمادسازى است و مشاور باید در طى جلسات مقدماتى اعتماد مراجع را به دست آورد. مشاور هر قدر بتواند در مراجع خود نفوذ نماید و اعتماد او را جلب کند، مشاوره با موفقیت چشمگیرى ادامه پیدا مىکند و تغییرات احتمالى سریعتر به نتیجه خواهد رسید.11 در غیر این صورت، یعنى عدم وجود اعتماد، مراجع تمام آنچه را که باید در جلسه مشاوره براى حل مسئله خود بیان کند، بروز نمىدهد و این روند مشاوره را کُند و ناموفق مىکند. اعتمادسازى بیش از اینکه نیاز به مهارت و تخصص داشته باشد، معلول رفتار و اخلاق مشاور است. به اعتقاد تراکس و میشل (1971)، رفتار اعتمادبخش داراى سه بُعد است: اصالت، همدلى و توجه مثبت. بنابراین، مشاورى مىتواند ایجاد اعتماد بکند که اصیل و صادقانه عمل نماید؛ از نقشهاى کلیشهاى و متظاهر بپرهیزد؛ از واکنشهاى تدافعى دور باشد؛ با ابراز مهربانى و صمیمیت، فضایى غیرتهدیدآمیز، مطمئن و ایمن ایجاد نماید؛ با درک درست از احساسات و حالات مراجع سطح درک همدلانه بالایى داشته باشد.12 یکى از راهکارهایى که براى مشاوره موفق و ایجاد اعتماد پیشنهاد مىشود، احترام گذاشتن به مراجع است؛ چون کسى که حرمتش شکسته شود، دست به هر کارى مىزند. بنابر فرمایش امام هادى علیهالسلام: «کسى که نفسش خوار شود، از شرّش ایمن مباش.»13نتیجه اینکه پیشنیاز ایجاد جو و محیط درمانگرى، اعتماد است. مراجع اگر در قدمهاى اولیه، مشاور را فردى قابل اعتماد بیابد، به طور فزایندهاى در زمینههاى هیجانى خطر مىکند و افکار و احساسات، اضطرابها و ترسهایى را که بحث کردن در مورد آنها مشکل است، و حتى گاه آنها را انکار کرده مطرح مىنماید.14 پذیرش و احترام بدون قید و شرط، عنصر کلیدى دیگرى در ایجاد فضاى اعتماد است، که حاکى از حرمت نفس مشاور مىباشد. گوش دادن فعالانه و با دقت به سخنان مراجع خوب گوش دادن به سخنان مراجع، هم حس همدلى را در مشاور افزایش مىدهد و هم به گسترش صمیمیت درمانى کمک مىکند. همچنین کلمات و شیوهاى که مراجعان به کار مىبرند، سرنخهاى مهمى را در اختیار مشاور قرار مىدهد تا از دیدگاههاى مراجعان نسبت به دنیا آگاه شوند.15 گوش کردن شامل چهار فرایند است: 1. مشاهده و درک رفتار غیرکلامى مراجع، قیافه، اشارات صورت، حرکات، لحن صدا و...؛ 2. گوش کردن به پیامهاى کلامى مراجع و درک آنها؛ 3. توجه به بافت، یعنى تمامیت فرد در زمینههاى اجتماعى زندگى؛ 4. توجه به تذکرات تند مراجع؛ یعنى مطالبى که براى مبارزهطلبى یا حقطلبى عنوان مىکند.16 براى اینکه فرایند مشاوره به نتیجه درست منتهى شود، نیازمند این است که مشاور به سخنان مراجع به دقت گوش دهد تا از لابهلاى سخنان مراجع راهحل مشکلش را بیابد. این کار باعث ترغیب مراجع مىشود تا مسئله خود را به طور کامل بازگو کرده و هر دو راهکارى درست پیدا نمایند. امام صادق علیهالسلام در باب مشورت به کسانى که به سخنان طرف مقابل خود گوش نمىدهند، مىفرماید: «بد گوش کردن به گفتار طرف مقابل، خیانت است.»17 کسى که براى مشاوره نزد شما آمده، انتظار دارد فعالانه به سخنانش گوش فرا دهید تا به کمک هم به کشف مسئله او برسید. اما اگر مشاور هنگام سخن گفتن مراجع، حواسش به جاى دیگر مشغول باشد، نه تنها موفق به حل مشکل مراجع نمىشود، بلکه مراجع را از سخن گفتن درباره مسئله خود پشیمان مىنماید؛ زیرا یکى از امورى که رغبت گوینده سخن را به سخن گفتن برمىانگیزاند، خوب گوشدادن طرف مقابل است. ولى اگر این مسئله از طرف مشاور انجام نشود، مراجع تمایلى به بیان مشکل خود نخواهد داشت. هنر به حرف واداشتن توانایى ایجاد انگیزه به حرف واداشتن مراجعهکنندگان به نحوى مطلوب، از مهارتهاى مشاوره است. هدف این کار، کمک به مراجعهکننده براى بررسى هرچه دقیقتر و کاملتر مسائل موجود است. از اینرو، مىتواند در هر مرحله از فرایند، مؤثر واقع شود.18 در مشاوره، چون در ابتداى امر مراجع به مشاور اعتماد ندارد، تمام حرفهاى خود را بیان نمىکند. اگر مراجع هنر به حرف واداشتن را به خوبى بداند، با استفاده از سؤالات متعدد مىتواند به عمق مسئله مراجع خود پى ببرد. پرهیز از نصیحتکردن مشاوران، به ویژه در مراحل نخستین ایجاد ارتباط، به دو دلیل از نصیحت کردن اجتناب مىکنند: 1. مراجعان قبلاً این راههاى آسان را امتحان کردهاند؛ 2. نصیحت در مراحل قبل بىنتیجه بوده؛ از اینرو، مراجع به مشاوره روى آورده است. بسیارى از مراجعان نصیحت را پدیدهاى خارجى دانسته، با آن مخالفت مىورزند، و آن را نوعى مداخله در کار خود مىدانند. خواسته آنان از مشاور حل مشکلشان است.19 در دوران معاصر، مردم علاقهاى به شنیدن نصیحت ندارند و اگر براى مشکلى به مشاور مراجعه مىکنند، دوست دارند مشاور خیلى سریع به آنها راهحل ارائه دهد، نه اینکه زبان به پند و نصیحت بگشاید. بنابراین، اگر مشاور در مقام نصیحتگویى برآید، مراجع از او مىگریزد و تمایلى به بیان مسائل خود ندارد؛ چون مراجع در این مسیر به قدرى نصیحت شنیده که دیگر ـ به اصطلاح ـ گوشِ نصیحت شنیدنش پر شده و فقط براى شنیدن راهحل مشکل خود به مشاور مراجعه کرده است. پس یک مشاور آگاه در چنین مواقعى از نصیحت کردن پرهیز مىکند. بنابراین، مشاوران با توجه به این مسئله باید شیوههاى جدید را براى مشاوره به کار برده از نصیحت کردن در ابتداى امر بپرهیزند. تدریج تدریج نیز مثل اصل پیشین که عموما در تعلیم و تربیت کاربرد دارد، در مشاوره داراى اهمیت بسیار است. مشاور آگاه در فرایند مشاوره و اصلاح و تغییر رفتار، باید بداند که تغییر دفعتا رخ نمىدهد و مراجعان نیز نباید با انتظارى معجزهآسا نزد مشاور بروند و انتظار حل مشکل خود را در یک جلسه داشته باشند، بلکه مشاور طبق طرح درمانى خود، مشکل مراجع را طى چند جلسه حل مىکند و از شتابزدگى و عجله پرهیز مىنماید.20 هر کار براى رسیدن به سرمنزل مقصود، نیازمند صبر و حوصله و گذشت زمان است. پس براى موفقیت باید تدریج را در هر امرى، بخصوص مشاوره، مراعات کرد. عدم وابستهسازى گاه در جلسات مشاوره رابطه عاطفى شدیدى بین مشاور و مراجع ایجاد مىشود. یک مشاور آگاه باید به گونهاى عمل کند که چنین اتفاقى نیفتد. در جریان مشاوره، باید فرد را به الگوى حل مسئله رهنمون کرد، نه اینکه او را وابسته ساخت، به گونهاى که براى هر مسئله کوچکى نزد مشاور بیاید؛ چون این خود تبدیل به مسئله جدیدى براى مراجع مىشود.21مشاور متعهد و دلسوز که خود را موظف به کمک کردن به مراجعان مىداند، باید سعى کند در طول مشاوره، به گونهاى برخورد نماید که مراجع به او وابستگى عاطفى پیدا نکند. در صورت بروز چنین آسیب و مسئلهاى، مشاور باید فاصله جلسات را بیشتر کند، و از فنون دیگر براى حل این مشکل استفاده نماید. رعایت حساسیت فردى مشاور ضمن اینکه نباید از حساسیتهاى مراجعان خود غافل باشد، باید به نحوى مسائل تربیتى، اخلاقى، خانوادگى و فرهنگى را هم موردنظر قرار دهد. مشاور باید مبناى جلسات اول خود را بر شناسایى و ارزیابى قرار دهد، تا از شخصیت مراجع و مشکل او نکته مبهمى باقى نماند. گاه یک رفتار خام از سوى مشاور، فرایند اعتمادسازى را به مخاطره مىاندازد.22از آنرو که هر منطقهاى فرهنگ مخصوص به خود را دارد و تربیتهاى خانوادگى هم متفاوت هستند، مشاور باید این نکته مهم را مورد توجه قرار دهد و حتىالامکان در جلسات اول اطلاعات کافى را درباره مراجع به دست آورد تا با توجه به این اطلاعات، برخوردى صحیح با مراجع داشته باشد. پرهیز از ارائه دستورالعمل و راهنمایىهاى مستقیم مراجع عموما از مشاور مىخواهد سریعا و صریحا به او دستورالعمل دهد تا مشکل خود را هرچه سریعتر حل کند، در حالى که چنین عملکردى همیشه توأم با موفقیت نیست و آفاتى به دنبال دارد. مثلاً، در صورت شکست مراجع، فرایند اعتمادسازى دچار مشکل مىشود و جلسات را رها مىکند. پس مشاور باید راههاى مختلف با ذائقه مراجع را پیشنهاد کند و مراجع، خود با کمک مشاور بهترین راه را انتخاب نماید تا در صورت ایجاد مشکل، تبعات منفى حاصل نشود.23 یکى از اصولى که مشاور همیشه باید به آن توجه داشته باشد (با توجه به اصل تدریج)، این است که بلافاصله راهحل صریح به مراجع ارائه ندهد. چون مراجع مىخواهد خیلى زود از مشکل خود بیرون بیاید، با اولین راهحلى که دریافت کرد، به دنبال کار خود مىرود و جلسه مشاوره را ترک مىکند. در حالى که حل یک مشکل نیازمند وقت و بررسى راههاى متعدد براى یافتن بهترین راه است. بنابراین، مشاور نباید سریعا و خیلى صریح پاسخ مراجع را بدهد، بلکه باید با شنیدن کامل سخنان مراجع، بهترین راهحل را در طى جلسات مشاوره تشخیص دهد. عجله نکردن در حل مسئله معمولاً در مشاوره حل بسیار زودهنگام مشکلات مؤثر واقع نمىشود.24 منظور از حل مسئله، اقداماتى است که مشاور در قالب ارائه پیشنهادها و راهکارهاى مناسب براى برطرف کردن مشکل مراجع انجام مىدهد. مشاوران مىتوانند به جاى حل زودهنگام مشکل، با تعریف کامل آن براى مراجع به او کمک کنند. مثلاً، دانستن راهحلهاى قبلى کمک مىکند مراجع بفهمد علت وخیمتر شدن مشکل اولیه او چیست؟25مراجع معمولاً انتظار دارد مشاور خیلى سریع در اولین جلسه راهحل مسئله او را بیان کند، اما مشاور باید از این کار اجتناب نماید؛ چون ممکن است آنچه مراجع در جلسه اول بیان مىکند، همه مطلب نباشد. امام صادق علیهالسلام، در اینباره فرمودند: «لقمان به فرزندش گفت: هر گاه با گروهى همسفر شدى، در کار خود و آنان با ایشان زیاد مشورت کن... و چون با تو مشورت کردند، فورى پاسخ نده، بلکه دقیقا بیندیش و زود تصمیم نگیر تا اینکه پس از دقت و بررسى یک رأى را بپسندى و با این همه، پاسخ مشورت را نده، مگر آنکه برخیزى و بنشینى و بخوابى و غذایى بخورى و نمازى بخوانى و در طول این مدت اندیشه و اطلاعات خود را در کار مورد مشورت به کار اندازى؛ زیرا کسى که درباره مشورتکننده صادقانه خیرخواهى نکند، خداوند رأى و اندیشهاش را از او بگیرد و امانتدارى را از وى دور سازد.»26در این روایت، از مشاور خواسته شده جواب مراجع را فورى بیان نکند؛ چون ممکن است به دلیل عجله کردن در پاسخ، جواب صحیحى به مراجع نداده، و او را با مشکلات جدیدى مواجه کند. عدم ابتلاى مشاور به مشکل مراجع اگر مشاور مبتلا به مشکل مراجع باشد، باید مراجع را به فرد متخصص دیگر ارجاع دهد و خود از استمرار رهنمود اجتناب نماید؛ زیرا کسى که خود گرفتار مشکلى شده، نمىتواند راهنماى دیگران در آن موضوع خاص باشد.27 خداوند در قرآن مىفرماید: «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آَمَنُوا لِمَ تَقُولُونَ مَا لَا تَفْعَلُونَ.» (صف: 2)؛ یعنى اگر راهکارى که مشاور به مراجع پیشنهاد مىدهد، درست است، چرا خود مشاور براى حل مشکلش آن را انجام نمىدهد.همچنین اگر مشاور در خود توان حل مشکل را ندید، و مشکل مراجع به گونهاى بود که نیاز به تخصص در زمینه خاص داشت، مشاور باید او را به متخصصان در آن رشته ارجاع دهد و از مشاور دیگرى استمداد بجوید تا مراجع دچار سرگردانى نشود؛ چراکه مشاوره محل دانشاندوزى یا دانشآموزى نیست. توجه به رفتارهاى غیرکلامى مؤلفههاى غیرکلامى (لحن صدا، حالات چهره، تماس چشمى و...) ظریفتر، اطلاعات را منتقل مىکند.28 ماهیت ارتباط غیرکلامى مىتواند تحت تأثیر فرهنگ قرار گیرد، اما هیچ معیار مناسبى وجود ندارد که بتوان به معناى ارتباط غیرکلامى با هر مراجع پى برد. از راههاى مؤثر، تفاوت قایلشدنبینرفتارهاىکلامىوغیرکلامى است.29 مشاورى که مهارت و تجربه را با هم دارد، پس از کسب تجربه، به راحتى مىتواند بسیارى از مشکلات مراجع را از حرکات، نگاهها و... تشخیص دهد؛ چون گاه مراجع به دلیل شرم و یا دلایل دیگر، مشکل خود را به صورت کامل بازگو نمىکند. اینجاست که مهارت مشاور، او را در تشخیص درست و کامل کمک مىکند. بنابراین از جمله اصولى که مشاوران باید به آن توجه داشته باشند، رفتارهاى غیرکلامى مراجعان و حرکات آنهاست. کانون توجه قرار دادن مراجع و حل مشکل او مراجعان اغلب در مورد سایر افراد صحبت مىکنند. این اشخاص به عنوان علت مشکل و یا ملاک رفتار قلمداد مىشوند. مشاوران تقریبا همیشه تمرکز و توجه خود را به مراجع نشان مىدهند.30 موضوعِ تغییر در مشاوره، مراجع است نه سایر افراد. از طرفى، اگر دیگران (مثل خانواده) در فرایند مشاوره تأثیرگذارند، باید ترتیبى داده شود تا در جلسات مشاوره شرکت نمایند.31 از آنرو که مشکل مراجع، عوامل متعدد دارد، و افراد دیگرى در به وجود آمدن مشکل او دخالت داشتهاند، در جریان مشاوره لازم است از کسانى که به نحوى در این مسئله دخالت دارند، خواسته شود در مشاوره شرکت کنند تا با بررسى کامل مشکل مراجع، بهترین راهکار ارئه شود.البته این موضوع نباید باعث شود توجه مشاور بیش از حد به افراد دیگر جلب شود؛ چون این جلسات براى حل مشکل مراجع تشکیل شده؛ بنابراین، باید کانون اصلى توجه، مراجع باشد و اگر به دیگران هم توجه مىشود، باید براى حل مشکل مراجع باشد، نه اینکه اصل و کانون توجه قرار گیرند. واضح و مشخص عمل کردن
نظرات شما عزیزان:
درباره وبلاگ مشاوره تحصیلی ، ازدواج و رفتاری موضوعات آخرین مطالب پيوندها
![]() نويسندگان |
|||
![]() |